مصاحبه با شهرام مکری

مصاحبه با شهرام مکری

فیلمساز ایرانی که در جشنواره ونیز در بخش افق ها جایزه جشنواره را برنده شد

درباره شهرام مکری

تمام فيلم‌هايي كه در ايران ساخته مي‌شوند براي كن هم فرستاده مي‌شوند اما اكثر فيلم‌ها انتخاب نمي‌شوند و در نهايت يك يا دو فيلم براي اكران انتخاب مي‌شوند. وقتي فيلم فيلمسازي در چند دوره از كن رد مي‌شود، آن فيلمساز شروع مي‌كند به موضع ضد جشنواره‌اي گرفتن!
فيلمي كه در جشنواره ونيز امسال جايزه بخش افق‌هاي جشنواره را گرفت، ساخته كارگردان ايراني، «شهرام مكري» جوان است. كسي كه فيلم‌هاي كوتاه و بلندش شهرت جهاني دارند. اولين فيلم بلند او به نام «اشكان، انگشتر متبرك و چند داستان ديگر» در سال 86 در جشنواره فيلم فجر اكران شد و با استقبال بي‌نظير تماشاگران مواجه شد. به‌طوري كه اين فيلم به عنوان پديده جشنواره همان سال شناخته ‌شد. فيلم جديد اين كارگردان به نام «ماهي و گربه» نيز در ابتداي حضور در جشنواره‌هاي جهاني با استقبال خوبي روبه‌رو شده است. فيلمي كه در يك سكانس- پلان گرفته شده و در ايران بي‌سابقه است. با مكري درباره فيلمسازي‌اش، حضور‌هاي خارجي و جشنواره‌هاي خارجي گفت‌وگو كرديم.
 
چرا نخواستيد اولين حضور «گربه و ماهي» در جشنواره داخلي مثل جشنواره فيلم فجر باشد؟ چرا اول در جشنواره خارجي شركتش داديد؟
 
مناسبات حضور يك فيلم در جشنواره‌ها، يكسري مناسبات حرفه‌اي و پيچيده است. به نظرم اينكه بخواهيم مليت‌گرايي كنيم و فكر كنيم چون ايراني هستيم پس اول بايد فيلم را در ايران اكران كنيم، كمي از فضاي حرفه‌اي ما را دور مي‌كند. همه فيلمسازهاي دنيا اگر بخواهند فيلم‌شان را در جشنواره‌هاي بين‌المللي نمايش دهند شروع مي‌كنند به انتخاب جشنواره‌هاي رده الف بين‌المللي. در اينجا ديگر اهميت ندارد فيلم مال كجاست. مثلا يك فيلمساز آمريكايي هيچ وقت با خودش نمي‌گويد چون من فيلمساز آمريكايي هستم فيلمم براي اولين بار نبايد در كن اكران شود. غالبا همه كساني كه تمايل به بازار جشنواره‌اي دارند ترجيح مي‌دهند اولين جشنواره‌اي كه فيلم‌شان در آن اكران مي‌شود، جشنواره كن باشد. اين تصميم خيلي حرفه‌اي است. در ايران به خاطر اينكه جشنواره فجر، بين‌المللي محسوب نمي‌شود و يك جشنواره داخلي است ايرادي بر اينكه فيلم در جشنواره‌هاي خارجي هم شركت كند ندارد. اما جشنواره‌هاي رده الف دنيا اولين نمايش هر فيلمي را در جشنواره‌شان مي‌پذيرند. در نتيجه اگر فيلم را به جشنواره برلين بدهيد، ديگر نمي‌توانيد به كن بدهيد و الي آخر. تقريبا ۱۲ جشنواره در دنيا چنين شرايطي را دارند. جشنواره فجر بين‌المللي محسوب نمي‌شود براي همين مشكلي ندارد كه نمايش اول فيلمي در جشنواره‌هاي خارجي صورت گيرد و بعد در فجر هم شركت كند. جدايي نادر از سيمين قبل از اينكه در جشنواره فجر اكران شود در جشنواره برلين شركت كرده بود.
 
فيلم‌هاي شما بيشتر در خارج از كشور نمايش داده مي‌شوند و جايزه‌هاي خارجي هم زياد دارند. به نظر مي‌رسد شما بيشتر فيلمساز خارج از مرز هستيد! چرا اين اتفاق رخ مي‌دهد؟
 
فيلم اول من به نام «توفان سنجاقك» دو سيمرغ از جشنواره فيلم فجر دارد. فيلم‌هاي ديگرم هم همين‌طور هستند. فيلم‌هاي كوتاه در ايران جايي به جز جشنواره‌ها براي نمايش ندارند. فيلم‌هاي كوتاه من در تمام جشنواره‌هاي داخلي نمايش داده شده‌اند.
 
ولي اولين فيلم بلندتان هيچ وقت در داخل اكران نشد!
 
بله. به اين خاطر كه آقاي سجادپور معتقد بود اين فيلم مناسب اكران نيست. پروانه نمايش هم داشتيم ولي سجادپور معتقد بود اين فيلم فرم فيلم‌هاي پليسي آمريكايي را دارد براي همين اجازه اكران ندادند. مي‌گفتند از فيلم‌هايي براي اكران حمايت مي‌كنند كه در حمايت از خانواده باشد! اتفاقا ما خيلي دوست داشتيم فيلم اكران شود. حتي با ارشاد وارد مذاكره شديم كه سالني را اجاره كنيم و فيلم را به‌طور مستقل اكران كنيم ولي باز گفتند چون فروش بليت در مناسبات اكران سينماها قرار مي‌گيرد پس ما نمي‌توانيم اين كار را انجام دهيم. در واقع با وجود پروانه نمايش، ارشاد تمايلي براي اكران فيلم ما نداشت!
 
شما پيگيري نكرديد؟
 
ما خيلي تلاش كرديم. بيشتر از دوسال تلاش كرديم كه فيلم را نمايش دهيم اما وقتي نشد ديگر خسته شديم.
 
حالا كه تيم ارشاد عوض شده باز هم تلاش مي‌كنيد؟
 
اتفاقا به تازگي با تهيه‌كننده جلسه‌اي گذاشتيم كه با تيم جديد ارشاد هم تلاشي براي اكران فيلم داشته باشيم. مشكل پيش آمده اين است كه از زمان ساخت اشكان تا به امروز، تعداد زيادي فيلم به نوبت اكران اضافه شده‌اند. همين الان حدود ۸۰ فيلم متقاضي حضور در جشنواره فيلم فجر خواهند بود، با وجود اينكه ظرفيت اكران سينماهاي ما زياد نيست. در نتيجه به نظر مي‌رسد با اين حجم بالاي فيلم، تلاش‌هاي ما سرانجامي نداشته باشد اما به هرحال ما تلاش مي‌كنيم ببينيم اتفاقي مي‌افتد يا نه.
 
جالب است كه با اين حال«اشكان» حضورهاي خارجي زيادي داشته و حتي جوايزي هم گرفت...
 
بله. ما در حدود ۳۰ نمايش خارجي داشتيم. درباره فيلم ماهي و گربه هم همينطور بود. برخلاف تصور اوليه‌اي كه داشتم كه فيلم‌هايي در فستيوال‌ها موفق باشند كه تصوير اگزوتيكي از ايران نشان دهند يا مدل‌ فيلم‌هاي اجتماعي باشند. اما دو فيلم من اصلا چنين خاصيتي ندارند. فيلم‌هاي فرم‌گرايي هستند كه درباره طبقات پولدار جامعه هستند. ماهي و گربه درباره يك مشت دانشجوست كه براي شركت در كمپ بادبادك بازي به شمال رفته‌اند. اين دانشجوها از نظر سطح اجتماعي جايگاه خوبي دارند. من هم فكر مي‌كردم كه مورد استقبال قرار نگيرد. اما براي من جالب است كه اين فيلم‌ها در خارج از كشور خيلي مورد توجه هستند و تماشاگران خارجي خيلي از ديدن‌شان ابراز رضايت مي‌كنند.
 
شما «تارانتينو» را خيلي دوست داريد و سعي مي‌كنيد در همه ساخته‌هايتان نگاهي شبيه به او داشته باشيد. آقاي سجادپور هم گفته بود اشكان و انگشتر متبرك و... آمريكايي است. شايد براي همين نگاه آمريكايي است كه اينقدر فيلم‌هايتان در خارج از كشور مورد توجه قرار مي‌گيرد!
 
شايد! ولي به هر حال اتفاق جالبي است. وقتي تماشاچي غيربومي با فيلم ارتباط برقرار مي‌كند خيلي حس خوبي را به سازنده‌اش منتقل مي‌كند. چون جالب است كه يك فيلم فراتر از مرزهاي كشورش ديده و به وسيله مخاطب درك شود.
 
استقبال از اشكان در زمان جشنواره فجر چطور بود؟
 
به جز نمايش اول كه در ايوان شمس برگزار شد، چهار نمايش ديگر هم داشتيم كه هر چهار نمايش به اكران فوق‌العاده كشيده شد. استقبال از فيلم طوري بود كه جلوي سينما آزادي صفي كشيده شده بود براي خريد بليت اشكان. جالب است كه مسئول سينما فكر كرده بود مردم صف را اشتباه ايستاده‌اند، چون فيلم و كارگردان برايش ناآشنا بود! براي مسئولان جشنواره هم اين اتفاق جالب بود. دوفيلم در جشنواره آن سال خيلي مورد استقبال قرار گرفت،«درباره الي» اصغر فرهادي و «وقتي همه خوابيم» بهرام بيضايي. در كنار اين دوفيلم، اشكان هم مورد استقبال قرار گرفت و اين براي خيلي‌ها تعجب‌آور بود. فيلم اشكان به انتخاب منتقدان مجله فيلم بعد از «درباره الي» و «عيار ۱۴» پرويز شهبازي در مقام سوم قرار گرفت. استقبال؛ هم از طرف مخاطب و هم از طرف منتقدان خوب بود.
 
يعني فكر مي‌كنيد در اكران عمومي هم با استقبال روبه‌رو مي‌شد؟
 
بله من خيلي خوشبين بودم.
 
ولي فيلمي بود كه المان‌هاي ايراني كم داشت!
 
من فكر مي‌كنم سينما مقداري زبان بين‌المللي‌تري پيدا كرده است. جالب است كه در تحليل فيلم‌هاي آقاي فرهادي مثل «گذشته» و «جدايي» مي‌گويند كه دغدغه‌هاي مشتركي را بيان مي‌كند. يكي در فرانسه و ديگري در ايران. فيلمساز، مدلي يكسان در هر دو در نظر گرفته. به نظرم خيلي نمي‌شود زبان سينما را بومي‌كرد.
 
جدايي نادر از سيمين زبان بين‌المللي داشت اما مايه‌هاي ايراني هم كم نداشت. در واقع فيلمسازان ايراني اكثرا فكر مي‌كنند اول براي بيننده ايراني فيلم بسازند به‌طوري كه اول در ايران مورد استقبال قرار بگيرد و اگر در جهان هم مورد استقبال قرار گرفت فبها! شما چقدر قائل به اين ايده هستيد؟
 
من فكر مي‌كنم اول بايد ببينيم فيلم ايراني چه مولفه‌هايي دارد. آيا مثلا «گناهكاران»، ايراني محسوب مي‌شود؟ فيلم «گذشته» چطور؟ به نظرم الان سينما ديگر اين مرزها را در دنيا نمي‌شناسد. وقتي ما از مخاطب ايراني حرف مي‌زنيم، يعني مثلا طبق آمار مختلف ۱۲ ميليون نفر جمعيتي كه در تهران زندگي مي‌كنند. وقتي يك فيلمي بيشتر از يك ميليارد تومان فروش دارد، يعني در نهايت ۵۰۰ هزار نفر تماشاچي دارد. بقيه كساني كه در تهران نشسته‌اند و دارند فيلم‌هاي آمريكايي تماشا مي‌كنند يعني ترجيح‌شان اين است كه فيلم غيرايراني ببينند ديگر. با اين حساب بايد بگوييم ما در تهران ۵۰۰ هزار نفر تماشاچي ايراني پسند داريم و ۱۱ ميليون نفر تماشاچي غير ايراني پسند.
 
خب مسئله اينجاست كه همه آن ۱۱ ميليون نفر هم به سراغ فيلم‌هاي آمريكايي نمي‌روند! اصلا شايد فيلم نگاه نكنند. آن ۵۰۰ هزار نفري كه فيلم تماشا مي‌كنند به اين معنا نيست كه همه‌شان دوست دارند فيلم ايراني تماشا كنند. كمااينكه فيلم گذشته اصغر فرهادي با المان‌هايي فرانسوي بيش از دو ميليارد تومان فروش داشت كه يعني بيش از يك ميليون نفر آن فيلم را ديده‌اند. ولي فكر مي‌كنم كسي كه در ايران به سينما مي‌رود دوست دارد هم با استانداردهاي جهاني فيلمي ساخته شود هم اين فيلم المان‌هاي ايراني داشته باشد. شما چه فكر مي‌كنيد؟
 
ولي من اينطور فكر نمي‌كنم. در اين صورت بايد ببينيم فيلم‌هاي خوب مملكت ما مثل «طعم گيلاس» كيارستمي يك فيلم ايراني است يا نه. يعني نمي‌دانم فيلم طعم گيلاس را مي‌شود در آمريكا ساخت با همان مضمون و همان محتوا؟ يا مثلا فيلم «اخراجي‌ها» هم ايراني است؟!
 
فكر مي‌كنم داستان اخراجي‌ها تفاوت دارد با ديگر فيلم‌ها. نمي‌شود آن را در معادلات فيلمسازي قرار داد!
 
درست، ولي بعد از انقلاب فيلمي ساخته شد به نام«افعي» كه شبيه «رمبو» بود. در زماني كه ما فيلم‌هايي مثل «بلمي به سوي ساحل» را درباره جنگ مي‌ساختيم كه البته پرمخاطب هم بودند، يكدفعه مدل ديگري از فيلمسازي آمد كه از لحاظ فيلمسازي، فيلم‌هاي ديگر را پشت سر گذاشت. پرفروش‌ترين فيلم‌هاي جنگي سينماي ايران مثل «عقاب‌ها»، «كاني‌مانگا» و‌...، همه فيلم‌هايي هستند كه سبك آمريكايي دارند. البته فيلم «يه حبه قند» رضا ميركريمي كاملا ايراني است و مولفه‌هاي ايراني در آن وجود دارد. ولي چند درصد از فيلم‌هاي ما اينطور هستند؟ صرفا حضور يك فيلم و موفقيتش در جشنواره‌هاي خارجي معني‌اش اين نيست كه بگوييم آن فيلم‌ها ايراني هستند يا غيرايراني. من الان مي‌توانم بگويم فيلم اشكان مخاطب زيادي داشته چون در آن زماني كه فيلم اكران شد خيلي با استقبال روبه‌رو شد. اما در كل همه آن چيزي كه درباره فيلمسازي وجود دارد يكسري قواعد جهاني است.
 
در نهايت يك فيلمساز اگر بخواهد فيلمي ايراني بسازد مي‌تواند يك داستان ايراني انتخاب كند. درست است؟
 
بله. يعني ما مي‌رسيم به محتوا. داستان‌ها به دليل جهاني شدن و وجود دغدغه‌هاي مختلف بين آدم‌ها، دغدغه‌هاي جهاني هستند. برخورد يك ايراني در برخورد با عشق شايد با يك افغاني يا روس و مالزيايي تفاوتي نداشته باشد. همه آدم‌ها گرسنه مي‌شوند يا همه انسان‌ها غمگين مي‌شوند. بخشي از اين مضامين جهاني هستند و بخشي ديگر بومي. ما اگر بگوييم فيلمسازان‌مان فقط در همان بخش بومي فيلم بسازند كه يعني محدودشان كرده‌ايم. به نظرم آدم‌ها آزادند كه درباره هر چيزي كه مي‌خواهند فيلم بسازند و فيلم‌شان را براي هر مخاطبي كه مي‌خواهند نمايش دهند. چرخه‌اي بايد وجود داشته باشد كه به فيلمساز اجازه دهد كه فيلم بعدي‌اش را بسازد. يعني جهان سينما كه متشكل از منتقدان، تماشاگران و چرخه اقتصادي است به فيلمساز اين فرصت را مي‌دهد كه فيلم بعدي‌اش را بسازد يا نه.
 
نگاه شما در اين سال‌ها تغيير كرده؟ نگاهي كه در فيلمسازي داريد؟
 
نه.
 
با توجه به عدم اكران اشكان، ساخت فيلم بعدي كمي ريسك نبود؟ با اين توضيح كه به هر حال نگاه شما تغيير نكرده و شايد براي ساخته بعدي‌تان هم مشكلاتي براي اكران پيش بيايد!
 
فيلم بايد چرخه اقتصادي پيدا كند. يعني بايد پول خودش را دربياورد. اين امكان براي من پيش آمده كه فيلم بعدي‌ام را بسازم. در ابتدا فيلمساز بايد خرج‌هاي فيلمش را تعريف كند. فيلمي كه دو ميليارد هزينه صرف ساختش مي‌شود اگر ۳.۵ ميليارد هم بفروشد باز هم ضرر كرده. ما اشكان را با ۲۰ ميليون تومان ساختيم. در اين‌صورت وقتي در چند جا اكران شد پول خودش را درآورد. همه اينها بستگي به اين دارد كه فيلم‌تان را چطور توليد ‌كنيد. فيلمي مثل «لاله» كه مي‌گفتند برآورد هزينه‌اش تقريبا ۶ ميليون دلار است، با احتساب هزينه تبليغات، حداقل در زمان فروش بايد ۱۵ ميليون دلار فروش داشته باشد تا سودآور شود. سود يك فيلم با توجه به هزينه توليد سنجيده مي‌شود. اشكان به هيچ وجه براي توليد كننده‌اش ضرري نداشت.
 
اشكان چون اكران داخلي نداشت، اينقدر در جشنواره‌هاي خارجي شركت كرد؟
 
تمام فيلم‌هايي كه در ايران ساخته مي‌شوند دوست دارند در جشنواره‌هاي خارجي شركت كنند. چه فيلمي كه اكران مي‌شود و چه فيلمي كه اكران نمي‌شود. همه كارگردان‌هايي كه مدعي هستند از جشنواره‌هاي خارجي بيزارند دوست دارند در آن جشنواره‌ها شركت كنند. اما نكته اين است كه معمولا اين فيلم‌ها براي شركت در اين جشنواره‌ها رد مي‌شوند. تمام فيلم‌هايي كه در ايران ساخته مي‌شوند براي كن هم فرستاده مي‌شوند اما اكثر فيلم‌ها انتخاب نمي‌شوند و در نهايت يك يا دو فيلم براي اكران انتخاب مي‌شوند. وقتي فيلم فيلمسازي در چند دوره از كن رد مي‌شود، آن فيلمساز شروع مي‌كند به موضع ضد جشنواره‌اي گرفتن!
 
من فكر مي‌كردم براي اينكه اشكان اكران خارجي زياد داشت كه جلوي ضرر مالي‌اش گرفته شود!
 
نه اصلا. ما اشكان را در هر جشنواره ارائه مي‌كرديم و پذيرفته مي‌شد.
 
فيلم ماهي و گربه در جشنواره فيلم فجر هم شركت مي‌كند؟
 
ما تقاضا داده‌ايم براي شركت اما مثل اينكه جديدا قانوني تصويب شده براي جشنواره فجر كه نمايش اول فيلم‌هايي كه در جشنواره‌هاي خارجي شركت كرده‌اند نمي‌توانند در جشنواره فيلم فجر شركت كنند. ما كه خيلي دوست داريم در جشنواره شركت كند و تمام تلاش‌مان را مي‌كنيم. اميدواريم اين قانون خيلي جدي نباشد. 
تهران امروز

درباره نویسنده

مای اصفهان
مای اصفهان

سایت مای اصفهان از سال 2001 میلادی تاکنون در اینترنت فعالیت دارد . این وب سایت مرجع بسیار از وب سایتها و افراد در زمینه های مختلف بوده است .

مقالات ثبت شده توسط مای اصفهان : 1265
اشتراک : مصاحبه با شهرام مکری در فیس بوک تویتر مای اصفهان

نظرات کاربران درباره مصاحبه با شهرام مکری

  • برای مطلب مصاحبه با شهرام مکری نظری وارد نشده است

    نظر خود را بعنوان اولین نفر در مورد مصاحبه با شهرام مکری وارد نمائید

نظر شما درباره مصاحبه با شهرام مکری

برای بازدیدکنندگان مخفی خواهد بود

حراجی های مای اصفهان
بازگشت به بالای صفحه