«هنوز آنطور که باید و شاید چیزی نمیخورد. خوب راه نمیرود. هنوز دندان در نیاورده. همچنان درست و حسابی صحبت نمیکند» لطفا آرام باشید. این نگرانیها را دور بریزید. مادرها معمولا برای واکنشهای فرزندانشان در دوران نوزادی زیادی بیتاب هستند. آنها برای اینکه بچههایشان به حرف بیفتند، راه بروند، دندان در بیاورند یا غذا بخورند بیش از حد عجله میکنند. اگر چه باید صبوری بیشتری خرج کنند. شاید اگر شما مادرهای محترم بدانید و آگاه باشید که بچهها در دورههای سنی مختلف (در دوران نوزادی) به فاصله هر دو، سه ماه استارت واکنشهای جدیدی را میزنند و از زمان دقیق هر واکنشی باخبر باشید آن وقت کمتر دل را به نگرانیهای بیمورد میسپارید. در این مطلب در دورههای زمانی مشخص با هر قدمی که فرزندتان از قدم برمیدارد آشنا میشوید.
شروع بازیهای گروهی
کوچولوی شما به جای اینکه به جمع همسن و سالهایش اضافه شود ترجیح میدهد به تنهایی بازی کند. شما دقیقا بابت همین قضیه نگران هستید. اما این دلواپسی کاملا اشتباه است. دلیلش هم همینجاست:
او کاملا روی بازیاش تمرکز کرده. اینکه به تنهایی بازی میکند دلیل نمیشود که حواسش به اتفاقات هیجانانگیز دور و اطرافش نیست. مسأله اینجاست که او این ظرفیت را دارد تا نگذارد صداهای اطراف تمرکزش را به هم بزند. برای همین تمام حواساش را جمع میکند تا فعالیت دلخواهش را همانطور که میخواهد جلو ببرد!
در برخورد اول با غریبهها به شدت خجالت میکشند. این موضوع کاملا نرمال است. با این حال به مرور که با فرد مورد نظر آشناتر میشوند ممکن است از یک بچه خجالتی به یک بچه پرحرف تبدیل شوند هر چند هنوز نمیتوانند درست صحبت کنند. به مرور که احساس راحتی بیشتری کنند کارهایی را که طرف مقابلشان انجام میدهد تقلید میکنند. حالا این طرف مقابل میتواند بچهای در سن و سال خودش باشد که اگر اینطور است آنها به راحتی بازیهای یکدیگر را تقلید میکنند و شاید حتی حرکات خندهدار و احمقانه همدیگر را.
بچهها در این دوره زمانی بازیهایی را انجام میدهند که درست نظیر همان بازیهایی است که همسن و سالهایشان دوست دارند؛ یک جور تقلید در بازی کردن. معنی این اتفاق یعنی آنها از مجاورت هم سن و سالهایشان آنقدر لذت میبرند که ترجیح میدهند همان بازی هایی را بکنند که همراه آنها انجام میدادند. اما دراین میان شاید عمل متقابل بسیار آشکاری در حین بازی با بچههای دیگر از خودشان ندهند. البته این ماجرا بدان معنی نیست که این بچهها اجتماعی نیستند. این یک راه است تا بچهها اوضاع را برای خودشان در گروه همسن و سالهایشان آسوده کنند. آنها در قدم اول راحتی خودشان را ترجیح میدهند.
اگر کودک شما در این دوره زمانی آن قدر خوشحال است که دوست دارد در جمع بازی کند پس مطمئن باشید که حضور در گروه برایش کارساز بوده و شما همان جوابی را گرفتهاید که باید میگرفتید. قدم به قدم جلو رفتهاید و حالا نتیجهاش را میبینید. کودک شما به بازیهای گروهی عادت کرده و به آنها علاقمند شده است.
ممنون به خاطر حافظه!
وقتی میخواهید چیزی را از فرزندتان بگیرید آن را از مقابل چشمانش دور میکنید. بچه وقتی میبیند دیگر خبری از آن فرد یا چیز به خصوص نیست تصور میکند آن رفته است و ماجرا تمام شده!
خب طبیعی است نوزادان تا مقطعی توانایی فکری به خاطر آوردن را ندارند. اما وقتی به ۹ماهگی میرسند اوضاع کاملا فرق میکند.
در این مرحله بچهها سراغ چیزهایی که با حقه از برابر چشمانشان دور شده را میگیرند. اگر فردی بوده، صدایش میکنند واگر چیزی بوده حتی با جیغ و فریاد میخواهند که آن را پس بگیرند. هیچکدام از این ماجراها در این سن اتفاقی نیست.
حالا وقتی است که بچهها مادرشان را خیلی خوب میشناسند. کافی است در لحظهای او را کنار خود نبینند تا نگران شوند و ناراحتیشان را نشان دهند. این نکتهها را جدی بگیرید تا در این دوره زمانی حساس قلب کوچک این موجودات نازنین را نشکنید و از بروز عصبانیت آنها جلوگیری کنید. این نکات کلیدی در شرایط روحی نوزاد شما بسیار تأثیرگذار است:
بچهای که گرسنه است،خوب نخوابیده بیشتر از هر زمان دیگری مستعد نشان دادن عصبانیت و تندمزاجی خود است. او را در چنین شرایطی مجبور به کاری به خصوص گردش و میهمانی رفتن نکنید. قبل از بیرون رفتن مطمئن باشید که خوب خوابیده و آنقدر خورده که گرسنه نیست. حالا به صورت دوست داشتنیاش نگاه کنید. قبراق است و آماده گردش با خانوادهاش!
میهمانی تمام شده و بچه به شدت خوابش میآید. حواستان نیست اما خداحافظی شما با دیگران بسیار طولانی شده. نوزادان تاب این همه خوش و بش و تک و تعارف را ندارند. او کلافه است. پس رودربایستی را کنار بگذارید و با یک عذرخواهی و خداحافظی کوتاه محیط را ترک کنید. چه چیز مهمتر از آسایش نوزاد شما است؟
جلسات تمرینی کمک بزرگی هستند. وقتی او چهار دست و پا به اتاق دیگری میرود، مستقیم تعقیبش نکنید. بگذارید احساس آزادی کند و آزادانه راهش را برود. دورادور مراقبش باشید. تعقیب مستقیم کلافهاش میکند.
کمی بزرگتر!
اولین لبخند شگفتانگیز این کوچولوی دوستداشتنی حدود ۶هفتگی او اتفاق میافتد. یادتان باشد که بچهها خندهرو و خوشمشرب متولد نمیشوند. آنها خلق وخو را از روابط متقابل خود با والدین شان یاد میگیرند.
پس اینجا هنر شماست که میتواند خنده را به خلق و خویی جدایی ناپذیر از فرزندان تان تبدیل کند. چطور؟ اصلا کار سختی نیست. پدر و مادرهایی را دیدهاید که وقتی مشغول خواندن یک کتاب بامزه برای کودک شان هستند صدای خود را بالا میبرند، پایین میآورند و لحنشان را تغییر میدهند. همه اینها نشانههایی است که سبب میشود توجه کودک شما برای یاد گرفتن خلق و خو جلب شود.
حتما لازم نیست برای خنداندن نوزادتان جغجغه به دست بگیرید. گاهی اوقات باید اجازه بدهید خوی طبیعی شما خودش را نشان بدهد. یک بالا و پایین پریدن فیالبداهه شاید همان چیزی باشد که خنده را به لب کودکتان می آورد.
بچهها عاشق لحظههای بامزه زندگی هستند. گاهی آنها را قلقلک بدهید، یا اگر از اینکه غذا را از دهانش به بیرون فوت کند خندهاش میگیرد خب اجازه بدهید این کار را بکند. همینها کافی است تا خندههای ریز ریزش قلب شما را به شوق بیاورد. آنها را به خندیدن عادت بدهید. این دوره زمانی ۵ تا ۸ماه وقت یادگرفتن خنده است. فقط یادتان باشد هرگز بچهها را بعد از غذا قلقلک ندهید! و البته زیادی هم این کار را نکنید!
نگاهتان را به او بدهید
شاید گاهی اوقات به بچههایی که بزرگتر هستند این نکته را گوشزد کنید که اگر صاف در چشمهای شما زل بزنند رفتار بیادبانهای از خود نشان دادهاند. اما درباره نوزاد تازه متولد شده قضیه کاملا فرق میکند. خیره شدن و نگاه کردن با دقت، اولین توانایی یک نوزاد است. این نگاهها را جدی بگیرید.
بچهها در این دوره عاشق این هستند که نگاهشان به نگاه شما قفل شود. به هر حال آنها از گوشت و پوست شما هستند. پس کار را برایشان راحت کنید. یادتان باشد بچهها چیزهایی را خوب میبینند که تقریبا در فاصله ۲۰ تا ۴۰سانتیمتری صورت آنها قرار دارد. پس صورتتان را در این فاصله از چشمهای آنها نگه دارید و اجازه بدهید با دقت به چشمهایتان خیره شوند.
وقتی نوزاد به چشمهایتان خیره شده و شما این نگاه محبتآمیز او را دقیقا همانطور پاسخ میدهید در واقع یک رابطه حسی بین خودتان و نوزادتان برقرار کرده اید؛ حسی مانند جرقه زدن الکتریسیته که در واقع حاصل تلاقی نگاه شما با نوزادتان است. به این ترتیب بچهها متوجه میشوند این یک راه است برای اینکه بتوانند ارتباط برقرار کنند.
این نگاهها را دریابید چرا که شروع ارتباط نوزاد شما با دنیای خارج است. بچهها معمولا در ۲ماهگی رنگهای زنده و روشن را با چشمهایشان دنبال میکنند. در سه ماهگی سعی میکنند به شیء رنگی که در مقابل چشمانشان بالا و پایین میشود ضربه بزنند و در نهایت در ۴ماهگی تلاش میکنند آن را بگیرند.
پردیس زندگی من
اختصاصی مجله اینترنتی برترین ها
برای مطلب رشد عقلي كودك من نظری وارد نشده است
نظر خود را بعنوان اولین نفر در مورد رشد عقلي كودك من وارد نمائید