فقر کلسیوم در خانواده های ایرانی : 90% فاجعه جامعه ایران

		  فقر کلسیوم در خانواده های ایرانی : 90% فاجعه جامعه ایران

نگاه تحقیقاتی در كشور می‌‌گوید حدود ۲۳ درصد از خانوار‌های كشور حتی انرژی كافی را برای یك زندگی متعادل دریافت نمی‌‌كنند

خانم دكتر ربابه شیخ‌الاسلام یكی از مدیران موثر در وزارت بهداشت بوده است كه بیشتر مدت خدمت خود را در تلاش برای تبیین جنبه‌های مختلف تغذیه جامعه در دفتر بهبود تغذیه گذرانده است. برای نگاهی همه‌جانبه به تغذیه كشور و مشكلا‌ت موجود در این زمینه گفتگویی با ایشان انجام داده‌ایم كه از نظر شما می‌گذرد:
‌ خانم دكتر، قرار است كه در این صفحه مسایل مربوط به غذا و تغذیه، به‌خصوص مواردی را كه در جامعه نمود عینی پیدا می‌كند، منعكس كنیم.
▪ به عنوان اولین سوال بفرمایید، وضعیت فعلی غذا و تغذیه در كشور ما را در ابعاد مختلف چگونه‌ ‌می‌بینید؟
‌‌ نگاه تحقیقاتی در كشور می‌‌گوید حدود ۲۳ درصد از خانوار‌های كشور حتی انرژی كافی را برای یك زندگی متعادل دریافت نمی‌‌كنند درحالی كه حدود ۴۸ درصد بیش از ۱۲۰ درصد انرژی مورد نیاز را دریافت می‌‌كنند.
اصل نهفته در‌این تحقیق وجود فقر اقتصادی و فقر فرهنگی است. در حقیقت دونوع سوءتغذیه یعنی دریافت ناكافی غذا در گروهی و دریافت بیش از حد در بخش دیگر از جامعه، برای كشور هزینه‌‌های بسیار و عواقب ناخوشایندی دارد ولی این مساله هرگز به عنوان مشكل اصلی مورد توجه قرار نمی‌‌گیرد.
در زمینه كمبود ریز مغذی‌‌های كلیدی هم در سال ۱۳۸۰ تحقیق بسیار دشواری در سطح ملی انجام شد و كل كشور را با توجه به شرایط مختلفی كه داشتند با نظر متخصصان به یازده اقلیم تقسیم كردیم و كمبود ویتامین‌‌‌های A و D و همچنین آهن و روی در هفت گروه سنی در تمام‌این اقلیم‌‌ها ‌اندازه‌گیری شد كه تصویر دقیقی از كمبود‌‌ها را نشان می‌‌دهد.
الان در برخی نقاط جنوبی كشور كودكان تا ۷۰ درصد از نظر املاح و ویتامین‌ها كمبود دارند. بیش از ۹۰ درصد خانوارهای ایرانی كمتر از حد موردنیاز كلسیم دریافت می‌كنند. بیش از ۷۰ درصد خانوارهای ایرانی كمتر از حد موردنیاز آهن دریافت می‌كنند و در مقابل ۴۸ درصد خانوارهای ایرانی بیش از حد نیاز انرژی به‌دست می‌آورند كه این خود موجب چاقی و از بین رفتن تناسب اندام در میان مردم است.
همان‌طور كه در جدول ملاحظه می‌‌شود، تنها ستون وسط درصد خانواده‌هایی هستند كه در كل كشور تغذیه متعادلی دارند. علاوه بر كمبود‌‌ها، ناآگاهی‌های تغذیه‌ای موجب شده كه حتی بخشی از جامعه كه مشكل اقتصادی هم ندارند، با مصرف ناتراز یا بیش‌خواری در معرض خطر بیماری‌های دیگر مثل چاقی، قلبی و عروقی و مفصلی استخوانی قرار گیرند كه این خود داستان دیگری است و عوامل دخیل در آنها متعددند.
نوع روغن مصرفی، كم‌تحركی و فرهنگ غذایی ما از عواملی هستند كه باید برای هركدام برنامه مدون اجرایی نوشت و كار فرهنگی و اقدامات موازی قانونی كرد. ‌این كارها زمان‌بر است و گاهی نتایج بعد از ۲۵ سال خود را نشان می‌‌دهند. برای مثال در فنلاند یك برنامه ۲۵ ساله برای كاهش بیماری‌های قلبی عروقی و تغییر شیوه زندگی و حذف‌ ایزومر‌ترانس از مواد غذایی باعث شد كه ‌این بیماری‌ها تا ۷۳ درصد كاهش یابد.
▪ مشكل اصلی در باقی ماندن مشكلات را چه می‌‌‌بینید؟
‌‌ به‌نظر من اگر چه وزارتخانه‌‌ها و ادارات متعددی در زمینه غذا و تغذیه كار می‌كنند ولی هنوز مشكلات زیادی در‌این زمینه وجود دارد. ناهماهنگی و هم‌سو نبودن در بسیاری از موارد مشكلات زیادی به‌وجود می‌آورد. برای مثال دو اداره در وزارت بهداشت حرف‌‌ها و عملكرد‌‌های مغایر دارند. یعنی یكی می‌‌گوید فلان كالای غذایی را نخورید، خطرناك است و آن دیگری مجوز تولید همان غذا را صادر می‌‌كند یا وزارت كشاورزی هدف اصلی‌اش تولید بیشتر است ولی كیفیت محصول و گاهی سلامت محصول در نظر گرفته نمی‌‌‌شود.
وجود باقی مانده سم در بسیاری از محصولات گیاهی و استفاده از كود‌‌های نامناسب كه باعث تغییرات نامناسب خاك شده است و مواد نیتراته بعضی از محصولات غذایی را بالا برده است كه با خطر افزایش سرطان‌های مختلف همراه است، از جمله‌ این مشكلات‌اند.
ناهماهنگی‌‌ها و بی‌توجهی به تغذیه، هزینه‌‌های زیادی را به كشور تحمیل می‌‌كند. متاسفانه با‌اینكه حیات‌مان، سلامت‌مان، رشد و توانمندی‌مان با تغذیه در ارتباط است و همه و همه روزانه حداقل سه وعده غذا می‌‌‌خوریم، یك‌ سازمان متولی برای ‌ایجاد هماهنگی‌‌های لازم نداریم و تنها یك اداره مسوول در وزارت بهداشت داریم كه آن ‌هم كاستی‌‌های بسیار دارد و هنوز شرح وظایف تعریف شده‌ای ندارد و از نظر جایگاه توان ‌ایجاد هم‌سویی را در همه ابعاد ندارد. در مقایسه ضمن‌ اینكه نمی‌‌‌خواهم اهمیت ورزش را كم كنم، برای آن سازمانی داریم و بودجه‌ای برایش در نظر می‌‌گیریم ولی یك سازمان متولی غذا و سلامت غذا نداریم.
▪ ‌ آیا شما در زمان تصدی در دفتر بهبود تغذیه جامعه با‌این مشكلات مواجه بودید و چه اقدامی‌‌ برای كاهش آنها انجام دادید؟
‌‌ من با تمام وجود از‌این مشكلات در رنج بودم و تلاش‌هایم در‌این حد بود كه مقام مافوق خود را در طول زمان به اهمیت همه‌جانبه و مغفول مانده غذا و تغذیه آگاه كنم و از آنها بخواهم كه از برنامه‌‌ها حمایت كنند ولی با تعویض مرتب معاونان و حتی وزرا كسب‌ این حمایت‌‌ها مقدور نمی‌‌شد ولی تلاش‌هایم به نتایجی هم رسید كه اكنون كه از بیرون وزارتخانه آن روز‌‌ها را به یاد می‌آورم، احساس می‌‌كنم در حد توانم هرچه از دستم بر می‌‌آمد، انجام دادم به‌خصوص در سال‌های گذشته تلاش‌های زیادی برای تدوین برنامه پنج‌ساله چهارم توسعه صورت گرفت و مهم‌ترین كار‌ این بود كه بدنه كارشناسی اغلب وزارتخانه‌‌ها درگیر در امر غذا و تغذیه در تعاملی مناسب كه وقت بسیار زیادی هم گرفت، در تدوین ‌این برنامه مشاركت داشتند.
▪ نتیجه ‌این تلاش چه بود؟
‌‌ ماده ۸۴ قانون برنامه كه برای تحقق آن پانزده سال تلاش كرده بودیم و آن تشكیل شورای عالی سلامت و امنیت غذایی با ریاست رییس جمهور بود. ماده ۸۴ برای ارتقای سلامت و بهبود كیفیت زندگی، دولت را موظف كرد كه برای نهادینه كردن مدیریت، سیاستگذاری، ارزش‌یابی و هماهنگی در زمینه امنیت غذا و تغذیه در كشور و تامین سبد مطلوب غذایی و كاهش بیماری‌های ناشی از سوء تغذیه و گسترش سلامت همگانی در كشور اقداماتی به شرح زیر صورت دهد:
ـ اول: تشكیل شورای عالی سلامت و امنیت غذایی با ادغام شورای غذا و تغذیه و شورای عالی سلامت.
ـ دوم: تهیه و اجرای برنامه‌‌های آموزشی لازم به منظور ارتقای فرهنگ و سواد تغذیه‌ای جامعه (در ‌این بند سازمان صدا و سیما و سایر دستگاه‌های اجرایی مكلف شده‌اند در تدوین و اجرای برنامه جامع یادشده با وزارت بهداشت همكاری و از تبلیغ كالا‌های مضر برای سلامت خودداری كنند.) به یاد دارم‌این برنامه آموزشی را تدوین كردیم و برای سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی فرستادیم تا زمانی كه من در دفتر بودم با توجه به پیگیری‌‌های زیاد، بودجه آموزشی مورد نیاز تخصیص داده نشد.
ـ سوم: تخصیص منابع اعتباری، تسهیلات بانكی و یارانه‌‌های لازم برای تولید، تامین و توزیع و مصرف مواد غذایی در جهت دستیابی به سبد مطلوب غذایی و اختصاص منابع لازم برای شروع و تدارك ترویج غذای سالم در بیشتر میان وعده غذایی دانش‌آموزان و همچنین كمك غذایی برای اقشار نیازمند.
در ضمن تهیه و اجرای برنامه‌های ایمنی غذا وكاهش ضایعات مواد غذایی از تولید تا مصرف، جزو اهم برنامه‌‌های‌ این ماده بود.
▪ با توجه به چند وجهی بودن مسایل غذا و تغذیه، فكر می‌كنید مسوولیت‌‌های هر بخش چه دولتی و چه خصوصی در مورد ارتقای وضعیت تغذیه‌ای جامعه چیست و چه مشكلاتی از تداخل حوزه مسوولیت‌‌های هر كدام به وجود می‌‌آید؟
‌‌ ببینید، ادارات متعدد در وزارتخانه‌‌ها و در بخش خصوصی درگیر غذا و تغذیه هستند ولی هماهنگ عمل نمی‌‌‌كنند و در این میان برای بعضی از كار‌ها متولی متعدد داریم و برای بعضی مشكلات اصلا متولی وجود ندارد. برای مثال به نظر شما متولی سوء تغذیه كودكان كیست؟ كدام نهاد دولتی باید به‌این مشكل اجتماعی رسیدگی كند. چون سوءتغذیه به دلایل گوناگون مثل بیماری، فقر اقتصادی، ناآگاهی خانواده، محیط و آب آلوده، خشكسالی و نبودن مواد غذایی در محل و خیلی از مسایل دیگر مثل فوت سرپرست خانواده، اعتیاد والدین، جداشدن و... روی می‌‌دهد یعنی باید بر اساس عوامل متعدد مشكل كودك شناسایی شود و به او و خانواده‌اش كمك شود بنابراین برای حل مشكل سوتغذیه كودكان باید تعهد مشترك و عزم ملی به‌وجود بیاید و از میان متولیان، یك مركزیت یا محوریت (فوكال پوینت) تعیین شود و همه متولیان شامل متخصصان، بخش بهداشت، كشاورزی، آموزش، نهاد‌‌های محلی، شورا‌‌ها، تعاونی‌ها، كمیته‌‌‌های امداد و... را در كنار هم جمع كند تا آنها با همكاری و تعامل بتوانند مشكل را حل كنند.
▪ ‌ چطور شد كه شما باوجود سازمان‌‌های مرتبط با امر غذا و تغذیه، در وزارتخانه‌‌های مختلف دفتر بهبود تغذیه جامعه را در وزارت بهداشت به وجود آوردید؟
‌‌ من فكر می‌‌كردم با توجه به‌اینكه معضلات تغذیه‌ای و غذایی جامعه موجب افزایش بیماری و مشكلات بهداشتی می‌‌شود و در نهایت بار مراجعات و اقدامات وزارت بهداشت را زیاد می‌‌كند، می‌‌توان با ‌ایجاد دفتری در وزارت بهداشت به عنوان همان فوكال پوینت یا مركز عمل كرد تا‌این مركز بتواند مشكلات را شناسایی كند و در حقیقت منعكس‌كننده عوارض و ابعاد فاجعه انواع مشكلات تغذیه‌ای شود و حتی بار بیماری‌های ناشی از‌این غفلت‌‌ها را با اعداد و ارقام محاسبه جلوی روی مسوولان و سیاستگذاران گذارد. من امیدوار بودم بشودآن التزام یا تعهد همگانی را آفرید و مقامات تصمیم‌گیر را متوجه ابعاد خطر كرد تا برای آن هماهنگی راه پیشنهادی مارا بپذیرند.
‌ ▪ راه پیشنهادی شما چه بود؟
‌‌ از سال۷۰- ۱۳۶۹ متخصصان تغذیه كشور برای حل‌ این مشكلات، به‌وجود آوردن یك شورای عالی را به ریاست شخص اول اجرایی كشور و با حضور فعال وزرای ذیربط پیشنهاد می‌‌كردند تا با تلاش بسیار بالاخره به هیات دولت پیشنهاد ‌ایجاد آن شورا را دادیم و پی‌گیری‌ها موجب شد كه سال ۱۳۷۱بالاخره هیات دولت با‌ایجاد شورا موافقت كند ولی شورای عالی تبدیل به شورا شد و ریاست آن به وزیر بهداشت داده شد.
‌ ▪ شنیده‌ایم كه شما‌ این شورا را موثر نمی‌‌دانستید و اصرار داشتید شورای عالی با ریاست رییس‌جمهور می‌تواند موثر باشد؟
‌‌ بله، همه همكاران و متخصصان تغذیه‌ای كه با آنها مشاوره می‌‌كردیم و اساتید تغذیه كشور بودند، همین اعتقاد را داشتند چون در كشوری كه با هم كاركردن و نگاه مشترك به یك مساله داشتن وجود نداشته باشد، وزرا خود را هم‌تراز می‌‌دانند و ممكن است ریاست وزیر بهداشت را حتی در یك جلسه برنتابند و به‌همین دلیل در جلسات چند روزه مدارك و مستندات زیادی گردآوری شد تا دوباره موضوع را به هیات دولت منعكس كنیم.
‌▪ با توجه به رشد سریع زندگی شهر نشینی و تغییر الگوی مصرف خانوار و همچنین ضعف سیستم ارایه خدمات بهداشتی در شهر‌‌ها و حاشیه‌‌های شهر‌‌های بزرگ، فكر می‌كنید برای سامان دادن وضعیت تغذیه‌ای جامعه چه راهكار‌‌هایی باید به كار گرفته شود؟
‌‌ الان كه شورای عالی سلامت و امنیت تغذیه‌ای داریم، كار‌ها باید به مراتب سهل‌تر باشد. همكاران من در دفتر بهبود تغذیه اكنون ‌این امكان را دارند كه برنامه‌‌های تدوین شده قبلی را به‌این شورا ببرند و تصویب كنند. برای مثال افزایش قیمت كلیه محصولات غذایی كه تهدید كننده سلامت هستند مثل نوشابه‌‌های شیرین و گازدار، انواع شور‌‌ها، روغن جامد، تنقلات نامناسب و درآمد ناشی از‌این كار را به فرهنگ سازی برای تعادل و تنوع و آموزش و‌ترویج شیوه صحیح زندگی و یارانه و به سبب آن كاهش قیمت مواد غذایی حامی‌‌ سلامت مانند سبزی، میوه و لبنیات. در حقیقت با سیاست‌گذاری‌های مناسب و تصویب و اجرایی كردن آن می‌‌توان بخشی از مشكلات را حل كرد.
▪ ‌ به نظر شما آیا دولت به تنهایی قادر است معضلات تغذیه‌ای كشور را رفع كند. در‌این مورد چه پیشنهادهایی دارید؟
‌ خیر، نه به تنهایی. البته كار‌هایی هست كه صرفا در دست دولت است برای مثال دولت قدرت لازم را برای تغییرات مناسب به‌وسیله قانون در اختیار دارد و یا صدا و سیما را در اختیار دارد.
هیچ رسانه‌ای مانند‌ این رسانه قدرت ندارد كه آموزش تغذیه صحیح و فرهنگ سازی را انجام دهد. ولی نباید از نظر دور داشت كه مهم تفكری است كه با اشراف به تمام ابعاد غذا و تغذیه در كشور می‌‌تواند ‌این سیاست‌‌ها را تدوین كند و به دولت پیشنهاد كند.
پیشنهاد اصلی من با توجه به تغییرات سریع كه در وزارتخانه‌‌ها اتفاق می‌‌افتد و گاهی باتجربه‌ترین نیرو‌‌ها را كه به قیمت گزاف اندوخته‌های خود را به‌دست آورده‌اند از دست می‌‌دهد، ‌ایجاد ‌اندیشگاه‌هاست. ‌این ‌اندیشگاه‌ها می‌‌تواند با حفظ‌این سرمایه‌‌ها بهترین فكر‌‌ها را بسازد و خطر تغییرات ناهمگون و مشكل‌ساز را به حداقل برساند و سیاست‌‌های نو مبتنی بر علم را به شورای عالی برای تصویب ارایه كند.‌

درباره نویسنده

مای اصفهان
مای اصفهان

سایت مای اصفهان از سال 2001 میلادی تاکنون در اینترنت فعالیت دارد . این وب سایت مرجع بسیار از وب سایتها و افراد در زمینه های مختلف بوده است .

مقالات ثبت شده توسط مای اصفهان : 1265
اشتراک : 		  فقر کلسیوم در خانواده های ایرانی : 90% فاجعه جامعه ایران در فیس بوک تویتر مای اصفهان

نظرات کاربران درباره فقر کلسیوم در خانواده های ایرانی : 90% فاجعه جامعه ایران

  • برای مطلب فقر کلسیوم در خانواده های ایرانی : 90% فاجعه جامعه ایران نظری وارد نشده است

    نظر خود را بعنوان اولین نفر در مورد فقر کلسیوم در خانواده های ایرانی : 90% فاجعه جامعه ایران وارد نمائید

نظر شما درباره فقر کلسیوم در خانواده های ایرانی : 90% فاجعه جامعه ایران

برای بازدیدکنندگان مخفی خواهد بود

حراجی های مای اصفهان
بازگشت به بالای صفحه